هویت اپل برخلاف هر شرکت دیگری در دنیا تنها به یک شخصیت گره خورده و آن کسی نیست جز استیو جابز و بدون تردید جابز همان نیرو محرکه ای بود که این شرکت را به ارزشمندترین کمپانی صنعت تکنولوژی بدل کرد.
هویت اپل برخلاف هر شرکت دیگری در دنیا تنها به یک شخصیت گره خورده و آن کسی نیست جز استیو جابز و بدون تردید جابز همان نیرو محرکه ای بود که این شرکت را به ارزشمندترین کمپانی صنعت تکنولوژی بدل کرد.
به همین دلیل هم این شرکت مستقر در کوپرتینو و به طور مشخص مدیرعامل فقید آن بارها و بارها سوژه و دست مایه فیلمسازان شد و همین امسال نیز دو فیلم مختلف با الهام از زندگی او ساخته شد و حتی چندی پیش هم کتابی در مورد این شخصیت به رشته تحریر درآمد و در زمره پرفروش ترین عناوین سال قرار گرفت.
اما جابز این کار را به تنهایی انجام نداد. او همیشه تیمی از افراد باهوش و نابغه را گرد هم می آورد که کمک می کردند اهداف و استراتژی هایش را به پبش ببرد. اغلب این افراد اما امروز دیگر شناخته شده نیستند و به همین دلیل برآن شدیم تا مطلبی کوتاه را در مورد سرگذشت ۱۰ کارمند نخست اپل برایتان منتشر کنیم.
اولین مدیرعامل این شرکت مایکل اسکات بود که در روزهای نخست به کسب و کار این شرکت و فعالیت هایش انرژی بخشید تا استیو وزنیاک گروهی از نخستین کارکنان اپل را گرد هم بیاورد و در ادامه برندی را بسازند که به یکی از ماندگارترین نام های صنعت فناوری بدل شد.
البته این را در نظر داشته باشید که اعداد و ارقام ذکر شده در این لیست ترتیب پیوستن افراد به اپل را نشان نمی دهد. در واقع زمانی که اسکات به اپل آمد باید به افراد شماره هایی را تخصیص می داد تا کار را برای واحد مالی و پرداخت حقوق آنها راحت تر نماید.
۱۰- گری مارتین مسئول بخش حسابداری
مارتین تصور می کرد که اپل به زودی با شکست روبرو می شود اما با وجود تصور منفی اش به این شرکت پیوست و تا سال ۱۹۸۳ میلادی در آنجا باقی ماند. او در ادامه از اپل به Starstruck پیوست؛ شرکتی که روی سفرهای فضایی کار می کرد. برای چند دهه آینده نیز او بارها و بارها در پست های مختلف (عموما حوزه مالی) در شرکت های گوناگون به فعالیت پرداخت.
۹- شری لوینگستون دست راست اولیت مدیر عامل اپل
لوینگستون اولین منشی یا در اصل معاون در اپل بود و کارهای زیادی در این شرکت انجام داد. مایکل اسکات که استخدامش کرد در رابطه با او گفت که شری در نخستین روزهای تاسیس اپل همه کارهای عجیب و غریبی که نیاز بود را انجام می داد.
۸- کریس اسپینوسا کارمند پاره وقت اپل
کریس در حالی که تنها ۱۴ سال داشت به اپل پیوست و در آن زمان هنوز دانش آموز مقطع دبیرستان بود. ظاهرا اکنون هم این فرد با اپل همکاری دارد. او در وبلاگ شخصی اش اینطور نوشت: به این خاطر شماره هشت را دریافت کردم که وقتی مایکل اسکات شماره ها را میان کارمندان تقسیم می کرد در مدرسه حضور داشتم و چون دیر رسیدم شماره خوبی را هم دریافت نکردم.
۷ – مایکل اسکات اولین مدیر عامل اپل
اسکات گفته است که صرفا برای شوخی و خنده شماره هفت را به خودش داده است و منظورش فیلم ۰۰۷ جیمز باند بوده. او همه شماره ها را به کارکنان دیگر داد تا دستی به شرکت بکشد و به آن نظم ببخشد. اسکات توسط مایک مارکولا به سمت مدیرعاملی انتخاب شد؛ مردی که حدود ۲۵۰ هزار دلار را در اپل سرمایه گذاری کرد و به آن کمک کرد که طرح و ایده کاری اش را پیاده سازی کند.
۶- رندی ویگینتون، فردی که برای شرکت های متعددی در حوزه تکنولوژی کار کرد
کار اصلی رندی باز نویسی زبان بیسیک بود و به همین خاطر آنطور که مایکل اسکات گفته است روی پروژه Apple II کار می کرد. او بعد از ترک اپل برای شرکت های مطرحی چون eBay، گوگل و Square کار کرد.
۵- راد هالت، فردی که اهمیتی ویژه در توسعه Apple II داشت
هالت طراحی پذیرفته شده و خوش ذوق بود و در ابتدای امر برای پیوستن به اپل با تردیدهایی روبرو بود. اما آنطور که در کتاب بازگشت به پادشاهی کوچک می گوید استیو جابز مجابش کرد که شغل پیشنهادی را بپذیرد و طبق ادعای خودش بعد از گذراندن شش سال در این شرکت با ورود مدیریت جدید، شغلش را از دست داد.
۴- بیل فرناندز، نخستین کارمند بعد از جابز و وزنیاک
فرناندز نخستین بار جابز را در دبیرستان کوپرتینو ملاقات کرد. در آن زمان جابز تازه به این مدرسه آمده بود. فرناندز همچنین همسایه و یکی از دوستان استیو وزنیاک بود. زمانی که جابز و وزنیاک اپل را تاسیس کردند فرناندز را به عنوان نخستین کارمندشان به استخدام خود درآوردند. او تا سال ۱۹۹۳ میلادی در اپل ماند و سپس برای ادامه کار در Ingres که یک شرکت فعال در حوزه پایگاه های داده ای بود، پست خود را ترک کرد.
۳- مارک مارکولا، بازوی مالی اپل
نقش مارکولا در توسعه و پیشرفت اپل درست مانند جابز و وزنیاک اهمیت دارد. او یک سرمایه گذاری ۲۵۰ هزار دلاری را در این شرکت انجام داد و در ازای سرمایه اش ۳۰ درصد از سهام این شرکت را دریافت نمود. وی همچنین در پروسه مدیریت شرکت، توسعه طرح و برنامه کاری و استخدام نخستین مدیر عامل نیز مشارکت داشت و مارکولا بود که به وزنیاک اصرار کرد تا به اپل بپیوندد.
مارکولا از نخستین کارمندان اینتل بود و زمانی که تنها ۳۰ سال داشت و سهام اینتل به صورت عمومی عرضه گردید به یک میلیونر تبدیل شد. براساس کتاب بازگشت به پادشاهی کوچک، سرمایه او در اپل کمتر از ده درصد کل دارایی اش در آن دوران بود.
این فرد تا سال ۱۹۹۷ میلادی در اپل باقی ماند و از نزدیک شاهد برکناری و بازگشت استیو جابز بود. زمانی که جابز مجددا به کوپرتینو بازگشت، مارکولا آنجا را ترک کرد. او از آن زمان به بعد در استارتاپ های مختلفی سرمایه گذاری کرد و حتی مبلغی را نیز به مرکز اخلاق کاربردی مارکولا در دانشگاه سانتا کلارا کمک کرد.
۲- استیو جابز
چرا به جابز لقب کارمند شماره دو داده شده است نه شماره یک؟ مایکل اسکات می گوید: «من این شماره را به جابز ندادم زیرا تصورم این بود که این شماره برایش زیاد است.» جابز درست همانطور که همه می دانند از اپل اخراج شد و سپس مجددا به آن بازگشت و شرکت را به دوران پرشکوه گذشته اش باز گرداند. او در همین حین نیز هدایت شرکت پیکسار را بر عهده داشت و در اکتبر سال ۲۰۱۱ میلادی از دنیا رفت.
۱- استیو وزنیاک، کارشناس فنی
وزنیاک تقریبا به اپل نپیوست. او پیشنهاداتی از شرکت اچ پی در اورگان داشت و تصمیم داشت که آن را بپذیرد اما در نهایت تصمیم درست را اتخاذ کرد.
رونالد واین تصمیم گرفت سهامش را در ازای ۱۷۰۰ دلار بفروشد
رونالد واین یکی از شرکای اصلی اپل در زمان حضور جابز و وزنیاک بود اما به این نتیجه رسید که آن کسب و کار به او تعلق ندارد و در نتیجه اپل را ترک کرد و برای آنکه شکلی رسمی به تصمیم خود بدهد سهامش را در ازای دریافت ۱۷۰۰ دلار در سال ۱۹۷۷ میلادی به فروش رساند.
او در سال ۲۰۱۲ مقاله ای در مورد علت ترک اپل نوشت که در این قسمت توجه شما را به خلاصه ای از آن جلب می کنیم.
من به خاطر نبود علاقه به مفهوم کالاهای کامپیوتری از اپل جدا نشدم و به دور از هر گونه نگرانی از بابت ریسک های اقتصادی و مالی آنجا را ترک کردم چون تصورم این بود که آن کسب و کار نوپا به من تعلق نداشت. من ایده هایی در سر داشتم که همه آنها می توانستند موفقیت آمیز باشند اما اینکه دقیقا چه زمانی، مشخص نبود و نمی دانستم برای رسیدن به آن موفقیت ها باید از چه چیزهایی چشم پوشی کرده و کدام داشته هایم را قربانی کنم. یا اینکه نمی دانستم رسیدن به موفقیت چقدر به طول می انجامد.
من برای مخالفت با شایعاتی که در موردم منتشر می شد، آن کسب و کار چند میلیارد دلاری را ترک نکردم. مساله به یک زمان مشخص مربوط نمی شود و بین سال های ۱۹۷۶ تا ۲۰۱۲ به طول انجامید. اپل بارها و بارها شرایط دشواری را تجربه کرد و بسیاری تصورشان این بود که عاقبت از گردونه رقابت حذف می شود. من احتمالا ده ها میلیون دلار را از دست دادم. بین خودمان باشد، این تصمیم واقعا شخصیت مرا ساخت.
